یادآوری

اگر از مرورگر اینترنت اکسپلورر (Internet Explorer) استفاده می کنید ممکن است برای بالا آمدن کامل سایت چند ثانیه ایی توقف داشته باشید، که در مرورگر فایر فاکس (Firefox) بدین گونه نمی باشد.

میر حسین موسوی : می ایستیم تا جریان حاکم به قانون اساسی بازگردد

تفسیر خبر

برداشت و امید من این است که جریان حاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنیتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر این راه رفته نشود مجبوریم بایستیم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داریم * جنبش سبز مطالبه زیادی ندارد اما ظاهرا اجرای همین خواسته برای آنها بسیار سخت است و از این رو افسانه سازی در مقابله با این جنبش می کنند و خود در دام این افسانه سازی و دروغ هایی که می بافند ، می افتند. با این حال دعا می کنم که جریان حاکم از این دائره تنگی که برای خود ساخته اند خارج شوند و اداره کشور به مسیر و روال مطلوب باز گردد * مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس این نظام مسئله دار و در باورهاشان تردید ایجاد کرده است * جنبش سبز باید با همه قشرهای اجتماعی پیوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و … هدف جنبش سبز ایجاد زندگی بهتر برای همه و به ویژه اقشار فرودست و آسیب پذیر اجتماعی است * زندانی ها قهرمان مردم شده اند و چه استقبالی از آنها می شود و این نشانه بی اثری اینگونه کارها در مقابله با جنبش و خواست مردم است.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۵, پنجشنبه

امروز شمشیرها علیه اندیشه افراد بالا رفته است

همسر محمد نوری زاد در نامه ای سرگشاده که بهانه دیدار با دادستان تهران آن را منتشر کرده است نسبت به برخوردهای صورت گرفته با همسرش ابراز نارضایتی نموده و از خداوند خواسته است که به سیاسیون و سیاست مداران سینه ای فراخ برای شنیدن و تحمل سخن مخالفان خود عنایت کند.
به گزارش ندای سبز آزادی متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
بیش از یک ماه از بازداشت همسرم، محمد نوری زاد، می گذرد؛ بی آنکه هیچگونه اطلاعی از وضعیت ایشان داشته باشیم. در ملاقاتی که در تاریخ 23/10/88 با دادستان تهران صورت گرفت، ایشان جرم همسرم را "بسیار بسیار سنگین" اعلام کردند و نهایتاً درمقابل درخواست تماس، ملاقات و پیگیری پرونده فرمودند: "تا زمانیکه افکار ایشان مهار نشود، به هیچ یک از این خواسته ها پاسخ داده نخواهد شد."
البته با درنظرگرفتن آنچه که در چند ماه اخیر بر مردم بیگناه و آگاه کشورمان گذشت و انبوه جمعیتی که هنوز بعد از گذشت هفت ماه، روبروی ساختمان دادگاه انقلاب اسلامی، با نگاهی نگران و مستاصل، چشم انتظار عزیزانشان هستند و از همه دردناکتر سکوتی است که بر فضا حاکم است و یا در قالب وارونه انگاری وقایع خود را نشان می دهد، مشاهده ی چنین برخوردی نیز چندان دور از انتظار نبود.
اگر "مهار افکار افراد" در قوانین اسلامی، مدنی و یا انسانی ما، حقیقتاً از جایگاه قابل اعتنایی برخوردار است، و اگر امروز به جایی رسیده ایم که باید شمشیرها را علیه "اندیشه"ی افراد بالا ببریم، باکی نیست. چه؛ او خودش سال ها پیش در مناجات روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان،* خطاب به ابوذر می نویسد: "...هان ای ابوذر خوب، تو مگر چه گفتی و چه کردی که تو را به این ورطه ی بلا تبعید کرده اند؟ تو نه از اشراف بودی، نه سپاه داشتی و نه زور؛ تو اساساً جز زبانت که سرخ و صریح بود و از ایمانت گرما می گرفت، هیچ نداشتی. تو ای ابوذر خوب، نه وامدار کسی بودی و نه انتظار داشتی مردمان به خاطر سالها مجاهدت و یاوری پیامبر خدا، مطیع و دست به سینه ی تو باشند. نه بابت سالها خون دل خوردن و شمشیر زدن و پاک بودن و گرسنگی کشیدن از کسی طلبکار بودی و نه ایمانت را از سر راه آورده بودی که اجازه بدهی نوکیسه ها و ازراه رسیده ها و سراسیمگان، هرکس که می خواهند باشند، به اسم اینکه حالا منصبی یافته اند و موقعیتی به دست آورده اند، پوست از تن دین خدا بکنند و هیچ از او به جا نگذارند..."
و عجیب که امروز، خود، گویی مصداق ابوذر زمان شده است. و چه حقیقت دردناکی که جزای بر زبان آوردن کلمه ی حق، آن هم در محترمانه ترین و دلسوزانه ترین وجه ممکن، این چنین تلخ و غیرمنصفانه است.
باری؛ در پایان این نامه، باز از کلمات همسرم کمک می گیرم که در جایی دیگر از مناجات هایش، خدا را اینطور می خواند: "خدایا، به سیاسیون و سیاست مداران ما، سینه ای فراخ برای شنیدن و تحمل سخن مخالفان خود عنایت فرما. یعنی همان خصلتی که قرن های قرن، پیامبران و امامان ما، جانانه، و نه در شعار، به انجام آن همت می کرده اند. خدایا سیاسیون ما را آنچنان هوشمندی عنایت فرما که نگاهشان در کوچه پس کوچه های هم طریقان و حاجت های صنفی شان متوقف و محدود نشود. و آنچنان صداقتی نصیبشان کن که اگر خطا کرده اند و می کنند و یا در انجام کاری توانایی ندارند، مرد و مردانه از مردم پوزش بخواهند و مسئولیت خطاهای خود را بپذیرند..."
آمین. یا رب العالمین.
فاطمه ملکی- اول بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و هشت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر