پس از راهپیمایی های شکوهمند مردم مبارز ایران در 25 بهمن ماه، به نظر می
رسد جنبش سبز، وارد فاز تازه ای از تحرکات خود شده است. خلق حماسه های پی
در پی، در 25 خرداد 88، 30 خرداد، 18 تیر، روز قدس، 13 آبان، و در نهایت
عاشورای خونین 88، حاکمیت سرکوبگر را تسلیم خواسته های مردم نکرد. آنها
همچون یک حکومت اشغالگر با هموطنان خود برخورد کردند و نتها جان و مال و
حقوق طبیعی و قانونی مردم را مورد تعرض قرار دادند، مصالح کشور را فدای
گژاندیشی ها و قدرت طلبی های خود کردند.
مردم سبز ایران، با درک شرایط حساس کشور، یک سال تمام صبر پیشه کردند تا مگر حاکمان ظالم بر سر عقل بیایند و در مقابل خواسته های مردم – صاحبان اصلی کشور- کرنش کنند. اما نه تنها چنین نشد. بلکه کودتا گرانِ ستمگر، هر روز رنجی را بر رنجهای مردم افزودند، رفتارهای غیرقانونی در برخود با معترضین و کم نبود که تعرض به خانواده های آنها هم بر آن افزوده نشد. ماجراجوییها خارجی و به خطر افتادن مصالح مسایل اقتصادی و سیاسی کشور، مرهمی بر سختیهای مردم نگذاشته بود که مدیریت غلط و فاسد داخلی، گریبانِ معیشت خانواده ها را گرفت. و از همه بدتر، دروغ و فساد و در رسانه ها و منابر حکومتی کم نبود که ریاکاری در برخورد با دگرگونیهای آزادیخواهانۀ کشورهای منطقه، کاسۀ صبر مردم را لبریز کرد و آنها را واداشت تا با لبیک گفتن به دعوت رهبران سبزشان، در حمایت از مردم آزادیخواه و مبارز منطقه به خیابانها بیایند و دردِ مشترک را همصدا با آنها فریاد کنند. برای پرده برداشتن از دستگاه دروغ پراکنی و ریاپروری کودتاگران که تمساح وار بر مصیبتهای مردم آزادیخواه مصر و تونس اشک می ریزند، اما در مرزهای خود به زور شمشیر و تفنگ بر مردم حکومت می کنند، آنها تصمیم گرفتند به خیابانها بیایند و دوباره با فریادهای خود، تنِ دیکتاتور را بلرزاندد.
در میان ناباوری همگان، سبزها دوباره با دست خالی میدان مبارزه را تصرف کردند و در کوچه و خیابان به یکدیگر لبخند سبز زدند. با این حال به نظر می رسد پس از یک سال سکوت، مرحلۀ دیگری از تلاشهای مردمی آغاز شده است. حاکمیتی که از حق آزادی بیان مردم مصر و تونس دفاع می کرد، امروز در برابر سرکوب معترضانِ داخلی متزلزل شده است و دست به اعمال نا عاقلانه ای می زند. از جملۀ این کارها حصر ناجوانمرادانۀ مهندس میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در شرایط بسیار نگران کننده و محاصره و قطع ارتباط مهدی کروبی با دیگران است. مردم اما اینبار پس از ماهها سکوت، قصد واگذاری میدانِ مبارزه را ندارند و در برابر کودتاگرانِ اشغالگر، ایستادگی جانانه ای را آغاز کرده اند. ایستادگی ای که به همگان، نوید پویش دوبارۀ جنبش سبز را می دهد و تداعی زنده شدن انتفاضه ای دیگر را می کند. همانطور که ملتهای مظلوم همچون فلسطینیان، مصریان، تونسیان و ... در مقابل حکومت نامشروع ظالمان عقب نشینی نکردند، به نظر می رسد ایرانیان هم در دومین فاز از حرکتهای اعتراضی، نیرومند و پوینده تر به میدان آمده اند. بدون آنکه کسی پیش بینی کند، انتفاضۀ دومِ سبزها آغاز شده است.
مردم سبز ایران، با درک شرایط حساس کشور، یک سال تمام صبر پیشه کردند تا مگر حاکمان ظالم بر سر عقل بیایند و در مقابل خواسته های مردم – صاحبان اصلی کشور- کرنش کنند. اما نه تنها چنین نشد. بلکه کودتا گرانِ ستمگر، هر روز رنجی را بر رنجهای مردم افزودند، رفتارهای غیرقانونی در برخود با معترضین و کم نبود که تعرض به خانواده های آنها هم بر آن افزوده نشد. ماجراجوییها خارجی و به خطر افتادن مصالح مسایل اقتصادی و سیاسی کشور، مرهمی بر سختیهای مردم نگذاشته بود که مدیریت غلط و فاسد داخلی، گریبانِ معیشت خانواده ها را گرفت. و از همه بدتر، دروغ و فساد و در رسانه ها و منابر حکومتی کم نبود که ریاکاری در برخورد با دگرگونیهای آزادیخواهانۀ کشورهای منطقه، کاسۀ صبر مردم را لبریز کرد و آنها را واداشت تا با لبیک گفتن به دعوت رهبران سبزشان، در حمایت از مردم آزادیخواه و مبارز منطقه به خیابانها بیایند و دردِ مشترک را همصدا با آنها فریاد کنند. برای پرده برداشتن از دستگاه دروغ پراکنی و ریاپروری کودتاگران که تمساح وار بر مصیبتهای مردم آزادیخواه مصر و تونس اشک می ریزند، اما در مرزهای خود به زور شمشیر و تفنگ بر مردم حکومت می کنند، آنها تصمیم گرفتند به خیابانها بیایند و دوباره با فریادهای خود، تنِ دیکتاتور را بلرزاندد.
در میان ناباوری همگان، سبزها دوباره با دست خالی میدان مبارزه را تصرف کردند و در کوچه و خیابان به یکدیگر لبخند سبز زدند. با این حال به نظر می رسد پس از یک سال سکوت، مرحلۀ دیگری از تلاشهای مردمی آغاز شده است. حاکمیتی که از حق آزادی بیان مردم مصر و تونس دفاع می کرد، امروز در برابر سرکوب معترضانِ داخلی متزلزل شده است و دست به اعمال نا عاقلانه ای می زند. از جملۀ این کارها حصر ناجوانمرادانۀ مهندس میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در شرایط بسیار نگران کننده و محاصره و قطع ارتباط مهدی کروبی با دیگران است. مردم اما اینبار پس از ماهها سکوت، قصد واگذاری میدانِ مبارزه را ندارند و در برابر کودتاگرانِ اشغالگر، ایستادگی جانانه ای را آغاز کرده اند. ایستادگی ای که به همگان، نوید پویش دوبارۀ جنبش سبز را می دهد و تداعی زنده شدن انتفاضه ای دیگر را می کند. همانطور که ملتهای مظلوم همچون فلسطینیان، مصریان، تونسیان و ... در مقابل حکومت نامشروع ظالمان عقب نشینی نکردند، به نظر می رسد ایرانیان هم در دومین فاز از حرکتهای اعتراضی، نیرومند و پوینده تر به میدان آمده اند. بدون آنکه کسی پیش بینی کند، انتفاضۀ دومِ سبزها آغاز شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر