یادآوری

اگر از مرورگر اینترنت اکسپلورر (Internet Explorer) استفاده می کنید ممکن است برای بالا آمدن کامل سایت چند ثانیه ایی توقف داشته باشید، که در مرورگر فایر فاکس (Firefox) بدین گونه نمی باشد.

میر حسین موسوی : می ایستیم تا جریان حاکم به قانون اساسی بازگردد

تفسیر خبر

برداشت و امید من این است که جریان حاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنیتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر این راه رفته نشود مجبوریم بایستیم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داریم * جنبش سبز مطالبه زیادی ندارد اما ظاهرا اجرای همین خواسته برای آنها بسیار سخت است و از این رو افسانه سازی در مقابله با این جنبش می کنند و خود در دام این افسانه سازی و دروغ هایی که می بافند ، می افتند. با این حال دعا می کنم که جریان حاکم از این دائره تنگی که برای خود ساخته اند خارج شوند و اداره کشور به مسیر و روال مطلوب باز گردد * مسئله دروغ مسئله اصلی ما شده و مردم نسبت بدان اعتراض دارند که متاسفانه در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد و مردم را نسبت به اصل و اساس این نظام مسئله دار و در باورهاشان تردید ایجاد کرده است * جنبش سبز باید با همه قشرهای اجتماعی پیوند خورد و مسائل آنها را مطرح کند. کارگران و معلمان و … هدف جنبش سبز ایجاد زندگی بهتر برای همه و به ویژه اقشار فرودست و آسیب پذیر اجتماعی است * زندانی ها قهرمان مردم شده اند و چه استقبالی از آنها می شود و این نشانه بی اثری اینگونه کارها در مقابله با جنبش و خواست مردم است.

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه

راهپیمایی 22 خرداد؛ برای چه و به چه قیمتی؟

هدف از راهپیمایی 22 خرداد نشان دادن این است که اکثریت مردم همچنان معترض‌اند. بنابراین حکومت مشروعیت ندارد. مجوز راهپیمایی یعنی حکومت تعهد بدهد که به راهپیمایان حمله نخواهد کرد. وقتی حکومت چنین تعهدی نمی‌دهد یعنی برخورد خواهد کرد. پرسش: برخورد، درگیری و سرکوب در شنبه 22 خرداد به نفع کدام طرف است؟ در صورتی که جمعیت انبوه باشد حکومت توان سرکوب نخواهد داشت. بنابراین پرسش این است که اگر جلوی شکل گرفتن جمعیت زیاد را گرفتند، آیا حضور جمع‌های پراکنده و جنگ و گریز آن‌ها با نیروهای مسلح و نیروهای غیر رسمی حکومت، به سود جنبش سبز است یا به زیان آن؟
در شرایط درگیری ارتباط جمع‌های پراکنده معترضان با هم‌دیگر ضعیف است. قطع شبکه تلفن همراه امکان ارتباط را از بین می‌برد. از طرف دیگر عوامل نفوذی حکومت به دلیل امکان ارتباط و هدایت مرکزی، جمع‌های پراکنده معترضان را طبق نقشه یک فرماندهی مرکزی به آدرس‌های غلط هدایت می کنند و مانع به هم پیوستن آن‌ها می‌شوند. بنابراین در شرایط درگیری در شهر، عوامل حکومت تفوق اطلاعاتی دارند. ضمن آن که می‌توانند به راحتی در جمع‌های معترضان نفوذ کرده و با شعارها و رفتار سوپر انقلابی هدایت جمعیت را به دست بگیرند. در شرایط درگیری عوامل حکومت با بازی کردن نقش سوپر انقلابی خراب‌کاری می‌کنند و با تبلیغات دروغین آن را به معترضان نسبت می‌دهند. بنابراین درگیری در چنین شرایطی کاملا به ضرر معترضان و به مثابه تلفات دادن است. هم از لحاظ افراد، هم از جنبه روانی و هم از جنبه تبلیغات حکومتی. مگر آن که آن قدر نقاط درگیری زیاد باشد که تعداد عوامل حکومت برای کنترل آن کفایت نکند. و این جمع‌ها به هم پیوند بخورد. چنین شرایطی هم به دلیل تمرکز نیروهای سرکوب در نقاط اتصال –مانند چهار‌راه‌ها و میدان‌ها- معمولا پیش نمی‌آید. بنابراین حضور جمعیت‌های پراکنده به درگیری می‌انجامد و درگیری هم به معنای قلع و قمع معترضان و بهره‌برداری تبلیغاتی حکومت است.
از طرف دیگر اتفاق برنامه ریزی شده 14 خرداد موجب شد کسانی که تا کنون اظهار نظر نکرده بودند، به این بهانه علنا موضع خود را اعلان کنند. این مواضع مشخصا در مقابل حاکمان است نه در همراهی آنان. قاعدتا چنین افرادی وقتی علیه حکومت موضع می گیرند که حکومت در موضع ضعف و در حالت تدافعی باشد. از نظر شرایط بین الملی نیز تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت و اعلان موافقت روسیه و چین با آن و سفر احمدی نژاد به چین که از موضع نیاز صورت می‌گیرد و اعلان روسیه مبنی بر تحویل ندادن سامانه موشکی S300 همگی به معنای ضعف موضع بین المللی حاکمیت است. بنابراین حاکمیت پس از وقایع 14 خرداد هم در داخل و هم در صحنه جهانی در موضع ضعف و انفعال و توجیه آن چه کرده و آن چه گفته است قرار دارد. بنابراین مانند همه دیکتاتورهایی که پشتوانه مردمی ندارند، در چنین شرایطی سخت محتاج فرصتی است تا ضعف و عقده خود را با سرکوب مردم معترض جبران کند. مانورهای نیروهای سرکوب‌گر نیز نشان می‌دهد که آن‌ها خودشان را برای یک سرکوب همه جانبه و سریع آماده کرده‌اند. اگر چنین فرصتی در اختیار آن‌ها قرار بگیرد اعتماد به نفس نیروهای شبه نظامی سرکوب‌گر نیز تقویت خواهد شد.
نتیجه‌گیری: گرچه متاسفانه غالب کسانی که خارج از ایران هستند بدون توجه به شرایط فعلی و نتایج آن، مردم را به حضور در خیابان‌ها تشویق می‌کنند، اما بنابر موارد فوق به نظر من جمع‌های پراکنده و درگیری در 22 خرداد، به نفع استبداد و بنابراین به زیان جنبش سبز است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر